مهارت‌های ارتباطی در خانواده

فرایند ارتباط برقرار کردن و استفاده از ارتباطات در زندگی خانوادگی و اجتماعی برای زنان خانه دار بسیار مهم است. ارتباط، انگاره ای است که با آن دو یا چند نفر سطح ارزش یکدیگر را میسنجند و وسیله ای است که به واسطه آن این سطح می تواند برای دو یا چند نفر تغییر کند. ارتباط شامل راههای رد و بدل کردن اطلاعات بین مردم است و نحوه معنی بخشیدن به این اطلاعات به وسیله مردم را نیز در بر می گیرد. ارتباط آموخته می شود، تغییر می کند و به تکامل و تعالی میرسد. شاید تا پنج سالگی بیش از یک میلیارد تجربه شرکت در ارتباط را آموخته باشیم. در آن سن از اینکه چطور خود را ببینیم، از دیگران چه انتظاری داشته باشیم و در دنیا چه چیز به نظرمان ممکن یا ناممکن می آید تصورهایی پیدا کرده ایم. این تصاویر راهنمای ثابتی برای بقیه عمر ما خواهند بود؛ مگر آنکه تجربه های فوق العاده نامتعارض برای ما اتفاق بیافتد. هر طفلی که چشم به جهان می گشاید تنها چیزی که همراه می آورد مواد خام است. او نه از خود مفهومی دارد، نه تجربه ارتباط با دیگران و نه تجربه پرداختن به دنیای اطراف را. همه تجربه های او از طریق ارتباط حاصل می شوند. به همین دلیل زنان خانه دار به عنوان تسهیل کننده و هدایت کننده ارتباطات اعضای خانواده با یکدیگر باید مهارت‌های زندگی همچون تحلیل و بررسی پیامهای بین اعضا را به صورت دقیق و همه جانبه مورد بهره برداری قرار دهند.
 

در ارتباط چند جزء دخالت دارند

افراد از اعضای بدنشان استفاده می کنند
 زیرا حرکت می کند و شکل و قواره دارد. از ارزشهای شان؛ یعنی، مفاهیمی که نماینده نحوه تلاش آنها برای بهتر زیستن است (بایدها، شایدها) و از انتظاراتشان جهت خوشه چینی از تجربه ها استفاده می کنند، ولی نکته مهم در این بخش نوع ارتباط است که در صورتی که روشن و شفاف باشد در مخاطب به ویژه در خانواده بسیار اثر بخش خواهد بود.
 
ارتباط از طریق اندامهای حسی
چشمها، گوشها، بینی، دهان و پوست، انسانها را وادار به دیدن، شنیدن و ... می کند. صاحب نظران این ویژگی های ارتباطی را در بخش روابط غیر کلامی طبقه بندی می کنند. ولی بدون توان و استعداد بیان و ارتباط کلامی اثر بخش نخواهد بود. به همین دلیل استعداد تکلم که الفاظ و کلمه ها را بر زبان جاری می سازد در رشد روابط زن و مرد در خانواده به ویژه در جهت درک و بیان احساسات از اهمیت خاصی برخوردار می باشد.
 
ارتباط از طریق مغز به ما کمک می کند
مخزن دانش انسان قادر است یادگرفته های قبلی و مطالبی که خوانده و آموخته است را به خاطر بیاورد و در جهت ارتباط مؤثر از آن استفاده کند. به همین دلیل مغز و عاطفه ابزار ارتباط مؤثر هستند؛ زیرا باعث تعامل قوی و مؤثر ما با مخاطب میشود.
 
در حقیقت ارتباط مانند دوربین فیلمبرداری مجهز به دستگاه صدابرداری است. فقط در زمان حال کار می کند، همین جا، همین حالا و بین من و تو.
 
در ارتباط خوب و مؤثر، تو و من رو به روی هم قرار داریم. حواس تو درمی یابند که من به چه شکل هستم، صدایم چطور است، چه بویی می دهم و اگر بر حسب اتفاق مرا لمس کنی، چه احساسی به تو می دهم. آنگاه مغز گزارش می کند که اینها چه معنایی برای تو دارند. در حقیقت معانی ارتباطی برخاسته از مهارت‌های زندگی هستند که بار و محتوای خوبی پیدا می کنند. علاوه بر اینکه ارتباطات برخاسته از این مهارتها رضایتمندی زوجین را در خانواده افزایش داده و غنای روحی، عاطفی و رفتاری خانواده به ویژه زنان خانه دار را موجب می شود.

 

انواع ارتباط

ارتباط شناختی
 عبارت است از نفوذ در دنیای فرزندان و همسر، شناخت جنبه های وجودی به ویژه انگیزه ها، خواسته های کاستیها و شناخت توانایی ها و استعدادهای فکری آنان در ارتباط شناختی مهارت زندگی، نمونه برداری ادراکی و درک متقابل و همدلانه بسیار مؤثر است.
 
ارتباط کلامی
 عبارت است از شناخت و مطرح نمودن توانمندیهای کلامی و ذهنی و برتری های خاص و یا هر نوع برجستگی دیگر؛ به عبارت دیگر، استفاده از کلام و گفتگو در جهت بیان احساسات و درک آن از طرف مقابل به صورتی که موجب آرامش روحی و تعامل ملایم فرد با دیگران شود.
 
ارتباط عاطفی با همسر و فرزندان و ...
  خصوصا در ارتباط با فرزندانی که دارای ویژگی های شخصیتی خاص هستند. در اصل ارتباط عاطفی از تعامل حسی و عاطفی زن و مرد در خانواده آغاز می شود. هر چه زن و مرد تعامل مناسب تر و منطقی تری داشته باشند یقینا در اثر بخشی عواطف یکدیگر و ملایم نمودن عواطف هم فعال تر خواهند بود؛ ضمن آن که مهارت های ادراکی خود را نیز در جهت تعالی بخشی و رشد سطح هیجانی و عاطفی ارتباطات در خانواده به کار می گیرند.
 
ارتباط تشویقی
 عبارت است از شناخت عمیق استعدادها و شکوفایی آنها. در واقع ارتباط از طریق تشویق موجب می گردد تا رشد شناختی و عاطفی زن خانه دار و اعضای خانواده نیز تضمین شود. در حقیقت ارتباط تشویقی زمینه ساز سایر ارتباطات زنان خانه دار در خانواده میشود.
 
ارتباط مشاوره ای
 استفاده از شیوه مشورتی خصوصا در مواقع بحرانی و مواجهه با ناسازگاری جهت کوچک شمردن مشکلات و بزرگ جلوه دادن قدرت اراده انسان بسیار مؤثر می باشد.
 
ارتباط الگویی
عبارت است از الگو و سرمشق مناسب بودن برای فرزندان، افراد خانواده و اجتماع جهت دستیابی به رشد و بالندگی
 

مهارت ارتباط کلامی

١. ارتباط صحیح با اعضای خانواده و سایرین از طریق سخن گفتن.
۲. خوب سخن گفتن و استفاده از عبارات احساسی در کلام.
٣. استفاده از جملات پرمعنی و روشن در بیان احساسات.
۴. نقاط ضعف خود را شناختن و آن را اصلاح نمودن.
۵. هنگام سخن گفتن از کلمات تازه و دقیق استفاده کردن.
6. رشد مهارت های اجتماعی از طریق مهارت کلامی.
۷. توجه به صحبت مخاطب هنگام گفتگو و پرهیز از انجام کارهای دیگر.
8. گفتگو با دیگران با لحن ملایم و متناسب با موقعیت.
9. منتظر اتمام سخن گوینده شدن قبل از شروع صحبت متقابل
۱۰. اظهار نظر بجا هنگام گفتگو با همسالان و سایر افراد.
۱۱. نادیده گرفتن قطع کلام خود توسط دیگران در گفتگو
۱۲. آغازگر بودن گفتگو با همسالان در یک موقعیت غیر رسمی
۱۳. استفاده از کلمه های تازه و نو در هنگام سخن گفتن.
 
زنان خانه دار با کاربرد این مهارت ها در روابط خانوادگی و زندگی اجتماعی به صورتی عمیق و مؤثر اعضای خانواده را با خود درگیر می کنند. در واقع در یک خانواده سالم روابط اعضا روال طبیعی و موفق دارد. همین عامل موجب می گردد تا کارآمدی و مؤثر بودن در خانواده افزایش پیدا کند و اعضای خانواده از با هم بودن بیشتر لذت ببرند و در کنار هم به روابطی مؤثر و کارآمد بپردازند.

 

ویژگی های روابط خانواده کارآمد

۱- آزادی تصور: اندیشیدن، بیان احساسات و خلاقیت.
۲- ابراز صمیمیت: مهرورزی شامل دوست داشتن، حل و فصل اختلافها، مصالحه، استقلال و فردیت یابی.
٣- مذاکره در مورد تفاوتها: میل به همکاری برای حل و فصل منصفانه مشکلات.
۴- روابط روشن و سازگار: آگاهی از خود و دیگران و احترام متقابل.
5. اعتماد کردن صداقت بین اعضا و قدرت پذیرش تفاوتها.
6. تفرد: تفاوتها مورد توجه قرار گرفته و فردیت افراد حفظ می شود.
۷. انعطاف پذیری: در این خانواده ها نقشها باز و انعطاف پذیر است و اعضا با آزادی و آرامش خاطر و بدون سرزنش رفتار می کنند.
8. برآورده شدن نیازها: تمامی اعضا حق برطرف نمودن نیازهای خود را دارند.
۹. پاسخگویی: مسائل فردی تأیید و همه اعضا سعی در حل آن دارند.
۱۰. قوانین باز و منعطف: قوانین روشن و صریح است و می توان راجع به قوانین و باورها مذاکره و گفتگو نمود.
 

شیوه های ارتباطی مثبت در خانواده

۱) گوش دادن: وقتی جمله ای شنیده می شود یک بار نزد افراد تکرار می شود. یقینا فرصت خواهید داشت که متوجه منظور طرف مقابل شوید.
۲) بیان مستقیم احساسات: به مقایسه این دو جمله بپردازید.
 
الف: "شما هرگز به من نمی گویید که دوستم دارید."
ب: "من گاهی اوقات مایلم از شما بشنوم که دوستم دارید."
 
جمله اول جمله ای غیر مستقیم است و منظور چندان روشن نیست ولی جمله دوم یک جمله روشن و واضح است. بهتر است برای دستیابی به یک ارتباط موفق از جملات مستقیم و مثبت همانند: "من خوشحال نیستم"، "من نامید هستم"، "من خشمگین هستم." استفاده شود.
 

مهارت ارتباط کارآمد زنان خانه دار

۱) ارتباط و شروع مکالمه با واژه «من» باشد.
 
۲) درباره شخصیت طرف مقابل به تعمیم نپردازیم؛ به طور مثال شما همیشه بی ملاحظه بودید و هستید»، «شما به طور کلی آدم تنبلی بودید و هستید». در عوض سعی شود روی رفتار خاص فرد تأکید شود؛ به طور مثال، این گونه بیان شود که «من می خواهم شما بیشتر به من کمک کنید» «من می خواهم شما سر وقت بیایید».
 
۳) در بیان اظهارات و نقطه نظرات از واژه های مطلق و صرف همچون «همیشه» و «هرگز» استفاده نشود. امور را قطعی ارزیابی نکنید؛ مثلا، نگویید: شما همیشه آشفته هستید، شما هیچ وقت سر موقع حاضر نمی شوید. به جای به کارگیری این واژه ها بهتر است از جملاتی استفاده کنید که حاوی نگرش مثبت و احتمال تغییر در فرد باشد؛ مثل «شما گاهی اوقات بسیار تمیز و مرتب میشوید» «من بیشتر دوست دارم شما را آن طور ببینم»، «اگر بیشتر به من کمک کنید من هم از شما قدردانی می کنم».
 
۴) سازنده باشید. وقتی به طرف مقابل می گویید از چه رفتاری خوشتان نمی آید در عوض رفتار مورد پسندتان را هم به زبان بیاورید. به همین دلیل است که زنان خانه دار باید بتوانند به صورتی راهبردی و اثر بخش ارتباط برقرار کنند و ضمن به دست آوردن «مهارت ایجاد یک مکالمه خوب» از خود بپرسند که «زمانی که من سخن می گویم» چه زمانی است و زمانی که من گوش میدهم» چه زمانی است؟ پس به عنوان یک شنونده مؤثر در زمان گفتگو به دقت به سخنان گوینده توجه می کنم و به عنوان یک گوینده به شنونده خود خوب نگاه می کنم. بنابراین، به خوبی می دانم هیچ گاه صحبتش را نباید قطع کرد و برای ارتباط مؤثر و واضح سخن می گویم «نه بسیار بلند و نه بسیار آرام».
 
از گفتگو با همسر و فرزندانم لذت می برم و سعی می کنم که آنها هم از گفتگو با من لذت ببرند و خوشحال باشند. در هنگام حرف زدن همسرم با جدیت سعی می کنم صحبت های او را بفهمم، به او گوش کنم و نوبت را در سخن گفتن رعایت کنم. به همسرم اجازه میدهم تا صحبت خود را بیان کند؛ زیرا اگر در هنگام حرف زدن او به چیز دیگری فکر نکنم به او می فهمانم که دوست دارم به حرفهایش گوش بدهم؛ ضمن آنکه در ارتباط با دیگران از شنونده سؤالاتی را در مورد عقیده و نظرش می پرسم. سرم را به نشانه اینکه صحبت های او را فهمیده ام تکان می دهم، سعی می کنم احساس و عقیده مخاطبم را درک کنم و پراکنده گویی نکنم.

 

راهبردهای ارتباط کارآمد زنان خانه دار

۱. برای موفقیت در ارتباط، خود را به جای دیگران بگذارید، نظرات دیگران را درک نموده و به عقاید آنها احترام بگذارید.
۲. چهارچوب مرجع دیگران را دریابید. چهارچوب مرجع عبارت است از مجموعه ای از پیش زمینه ها، تجارب قبلی، ارجحیتها و باورهای ما. برای برقراری یک ارتباط موفق باید تا آنجا که می توانیم چهارچوب های مرجع خود را با چهارچوب های مرجع فرد مقابل منطبق سازیم.
٣. به حرف های دیگران گوش فرا داده و به خواسته های واقعی آنها پی ببریم. اگر به خواسته های دیگران بی توجه باشید آنها نیز نسبت به شما بی توجه خواهند بود.
۴. دید مثبت داشته باشید و منفی بافی نکنید.
۵. نیازها، خواسته ها و نگرانی های خود را مشخص کنید.
6. در جستجوی نقاط مشترک باشید.
۷. به دیگران نیز اختیاراتی بدهید و انعطاف پذیر باشید.
8. با همکاری یکدیگر به حل مشکلات بپردازید.
9. احترام متقابل لازمه یک ارتباط موفق است.
10. اطلاعات مفید بدهید و اطلاعات مفید دریافت کنید.
 
جدول ۱- روابط منطقی گفتن و شنیدن

 
مجموعه ای از خطاهای ارتباطی

1. گوش ندادن
۲. زیاد حرف زدن
3. به قدر کافی حرف نزدن
4. قطع صحبت
۵. مطلق گرایی
6. حاشیه روی
۷. تأیید نکردن
۸. پرگویی
9. سکوت در موضوع های حساس
۱۰. تأکید بیش از حد به موضوعها
۱۱. سؤال کردن بیش از حد
۱۲. سؤال نکردن به قدر کافی
 

چگونگی ارتباط با فرزندان خردسال و نوجوان

راه ارتباط را برای هر موضوعی باز نگه دارید.
غالبا نوجوانان از بحث در مورد مسائلی که باعث ناراحتی و برانگیختگی والدین میشود اجتناب می کنند. تحقیر کردن، بی ارزش ساختن و خندیدن به یک نوجوان زخم های عمیقی را در روح و روان وی ایجاد می کند و تمامی سیستم ارتباطی او را به هم می ریزد. نوجوانان ما بهای بسیاری را برای عدم اطلاع نسبت به بسیاری از مسائل مانند مواد مخدر، سکس و دیگر چیزها می پردازند. نوجوانان دوست دارند در مورد این مسائل با همسالانشان صحبت کنند که به گونه ای خطرناک است.
 
اجازه بیان عقاید و ارائه نظر را به آنها بدهید
 بسیاری از کودکان ما عقاید خاص خود در مورد مسائل اخلاقی، ازدواج، کار، تحصیل، پول و هر آنچه قسمتی از زندگی ما است دارند. اینکه فلسفه و نگرش آنها با شما متفاوت است بدین معنا نیست که در مورد آنها مطمئن هستند. غالبا افراد جوان ایده ها و افکار خود را در بحث ها مورد آزمایش قرار می دهند. برای برقراری ارتباط، شما ابتدا باید مایل به گوش کردن و پذیرش ایده های آنها باشید؛ حتی اگر از شنیدن آنها شوکه شوید. سپس نقطه نظرات خود را تا جایی که می توانید صادقانه و به روشنی بیان کنید. تشخیص دهید که عشق و احترام متقابل می تواند حتی در صورت وجود دیدگاه های متفاوت وجود داشته باشد و هر وقت مناسب است به قضاوت های او اطمینان کنید.
 
احساس خود ارزشی را تقویت کنید.
به او نشان دهید که او را به خاطر آنچه هست دوست دارید و نه به خاطر آنچه که شما می خواهید او باشد. به همین دلیل برای برقراری ارتباط شاد و مؤثر اصول زیر را باید رعایت نمود:
 
الف۔ عشق بدون قید و شرط و پذیرش کامل به او داشته باشید.
ب- فرزند خود را تشویق کنید که نکات مثبت خود را ببیند و به خاطر این نکات او را تحسین کنید.
ج- اگرچه معمولا نوجوانان تعریف و کلمات تحسین آمیز را دوست ندارند اما به آنها احتیاج دارند. تحسین خود را صادقانه و بامعنا ارائه دهید.
د- به آنها لبخند زده و به کرات به آنها بگویید که دوستشان دارید (نترسید گستاخ نمی شوند).
هـ- به نوجوان خود کمک کنید تا با تشویق (نه زور) از طریق شرکت در فعالیتهای ورزشی، هنری و غیره به خود اطمینان پیدا کند.
 
نسبت به چگونگی رفتار خود با سایر اهل خانه مراقب باشید.
آیا در میان بچه ها تفاوت می گذارید؟ این مسئله ممکن است منجر به احساس طرد شدن و حسادت در نوجوان شود. سعی کنید مهربان، عادل و قاطع باشید.
 
کوشش کنید تا از کلمه های زیبا استفاده کنید.
غالبا والدین تمایل دارند تا بر رفتارهای نادرست و عملکرد غیر صحیح فرزند خویش تکیه کنند (پذیرش بدون قید و شرط). استفاده از کلمه های مخرب باعث می شود که کودکان به ما بطور مثبت پاسخ ندهند. گاهی از فرزند خود بخواهید جمله خود را به نحو دیگری بازگو کند و یا شما آن را دوباره به او برگردانید. این موضوع به فهم متقابل و ادامه ارتباط کمک می کند. اگر هدف شما تشویق است باید از عباراتی استفاده کنید که اعتماد به نفس را در او افزایش دهد.
 
جلسات مناسبی برقرار کنید.
غالب نوجوانان احساس می کنند در تصمیم گیری های مربوط به منزل مشارکتی ندارند. رفت و آمدهای فامیلی غالبأ فرصت بسیار مناسبی برای کودکان جهت شرکت در تصمیم گیری ها و انجام کارها با یکدیگر است. اما علاقه مند هم نیستند که والدین غیر مقتدری داشته باشند. والدینی که در مسائل تربیتی و اصولی افرادی ضعیف و ناتوان تلقی می شوند و به خصوص از نظر مسائل تربیتی بین خود توافقی ندارند هرگز در اعمال نظرات موفق نیستند (طناب را باید از یکسو کشید، قایق را باید به یک سو پارو زد). نوجوان باید بداند والدینش کجا قرار گرفته و چه انتظاری از او دارند.
 
به آرزوی نوجوان جهت استقلال احترام بگذارید.
والدین باید کوشش کنند تا بر فرزندانشان تأثیر بگذارند، اما این مسئله مترادف وادار کردن و تغییر شکل آنها به منظور قرار گرفتن در چهارچوب آرزوها و آمالها نیست. بنابراین:
 
الف. کارهایی را که نوجوان می تواند خود انجام دهد برای او انجام ندهید.
ب- زمان را برای او تنظیم نکنید. به او یاد بدهید که خودش این کار را انجام دهد.
ج- به احساس او برای استقلال چه از نظر فضایی و چه فکری احترام بگذارید.
 
به فعالیتها و دوستان فرزندانتان علاقه نشان دهید.
این موضوع به کاهش فاصله بین نسل ها کمک می کند؛ زیرا نشان می دهد دنیای آنها را پذیرفته اید. نوجوان همان قدر به خلوت خود نیاز دارد که ما بزرگترها. دوستان فرزندتان را محترم شمرده و از او بخواهید آنها را به منزلتان دعوت کند و گاهی با نظارت شما بتواند از آنها دیدن کند. در واقع والدین باید نقش نگهبانانی همیشه در صحنه را داشته باشند که آماده کمک در مواقع نیاز هستند. پدر و مادر باید بدانند فرزندشان کجاست و چه می کند.
 
 
سعی کنید عکس العمل های حاد نشان ندهید.
بسیاری از پدر و مادرها دوران نوجوانی را سخت فرض می کنند و خود را برای یک زور آزمایی آماده کرده و با اولین خروج نوجوان از مرزها عکس العمل نشان می دهند. سپس او را به سختی تنبیه کرده به او نامطمئن می شوند. باید اجازه داد که نوجوان اشتباه بکند و قابلیتهای خویش را بیازماید اما در عین حال آماده بود که هر زمان که لازم است به او کمک شود. نوجوان می تواند چیزهایی را بگوید و یا انجام دهد که منجر به انفجار در شما خواهد شد. بهتر است با آرامی جواب دهید. احترام و کنترلی که شما در صحبت با فرزندتان نشان می دهید در ارتباط او با سایرین خود را نشان میدهد.
 
سعی کنید قوانین ثابت داشته باشید و این قوانین به فرزندتان تفهیم شود. اگر او بداند که با دیر آمدن چه شرایطی منتظرش است، احتمال دیر آمدن کمتر می شود.
 
حمایت کننده و راهنما باشید. اگر چه نوجوانان امکان پذیرفتن مسئولیت ها و کارهایی را دارند، اما هنوز در برقراری چهارچوب اخلاق، آزادی و رفتارهای مناسب نیازمند کمک هستند. صحبت با نوجوانان در مورد این محدودیتها و سیاست ها منجر به نگرشهای منطقی تر می شود. راهنمایی های انتخابی و معتدل یکی از بهترین راهها جهت جلوگیری از قطع ارتباط است.
 
در مورد مسائلی که برای نوجوان مهم است صحبت کنید.
تصور هماهنگی کامل بین نسلها نمی تواند تصوری منطقی باشد. البته زندگی در دنیای پر تنش، هرچقدر هم که موقت باشد مطلوب نیست. زمانی که والدین و نوجوان تلاش می کنند تا با هم ارتباط داشته و به هم احترام بگذارند، نوجوانی دورانی هیجان آور برای هر دو گروه خواهد بود.
 
خود را از نظر زمانی و مکانی در موقعیت آنها قرار دهید و وانمود کنید حتی در مورد مسائلی که شما را خسته می کند به هیجان آمده اید.
 
الف) مدرسه: امروز چه گذشت) از طریق نتها و پیام ها در جریان وقایع قرار بگیرید و راجع به آنها با فرزند خود صحبت کنید.
 
ب) سرگرمی ها و علائق شخصی: اگر بچه فوتبال دوست دارد با تیم مورد علاقه او آشنا شده و گاهی بازی را با او ببینید. اسم خوانندگان محبوبش را بدانید. اگر موسیقی نامناسب گوش می دهد به او تذکر داده و علتش را بگویید نه اینکه سکوت کنید. سکوت گاهی می تواند به عنوان تایید محسوب شود.
 
ج) هیجانها و احساسات: نوجوانان در مورد مسائل مختلف نگران هستند. دوستانشان، محبوبیت، مسائل جنسی، وزن، امتحان ریاضی، نمرات، ورود به دانشگاه و حتی مسائل موجود در دنیا۔
د) موضوع های حساس: (سیاسی، اجتماعی، مذهبی)
 
هـ) زندگی والدین، امیدها و آرزوهایشان: نوجوان علاقه مند است پنجره ای به دنیای گذشته و حال پدر و مادر خود بیابد. شاید بیان بعضی از وقایع و تجربه های والدین به بچه ها کمک کند تا زندگی خود را روشن تر ببینند.
 
و) آینده: همان طور که تواناییهای شناختی نوجوانان افزایش می یابد، تفکر در مورد آینده و امکانات نیز افزایش می یابد. همچنین انتظارات او از زندگی، زندگی بعد از دبیرستان، شغل و ازدواج. به سؤالاتی که نمیدانید صادقانه جواب «نمیدانم» بدهید.
 
ز) فرهنگ و وقایع اخیر: دنیا، دنیای اطلاعات است. حتی کودکان هم در معرض تلویزیون، موسیقی، فیلم ها، بازی های کامپیوتری و دیگر شکل های ارتباطی هستند. اگر همراه کودک خود و یا جداگانه فیلمی را دیده اید وقتی را برای بحث و گفتگو در مورد آن قرار دهید. از او بپرسید چه قسمتهایی را بیشتر دوست داشته است، بدین ترتیب او سرنخ هایی را در مورد علائق و رغبت هایش به شما می دهد.
 
مهم ترین مسئله ای که هر پدر و مادری باید در ذهن خود داشته باشند ارائه یک الگوی مناسب است. بچه ها آنچه را می بینند یاد می گیرند. اغلب والدین چیزی می گویند ولی کار دیگری می کنند. «همان گونه که من می گویم بکن نه آن گونه که من انجام میدهم». اغلب بچه های خانواده های سیگاری می پرسند اگر سیگار بد است پس چرا پدر سیگار می کشد. در این زمینه ها باید سعی کنیم رفتار و گفتار خود را یکسان سازیم.
 
منبع: مهارت‌های زندگی زنان خانه دار، نویسندگان: دکتر سوسن سیف، دکتر مه سیما پور شهریاری، مهر انگیز شعاع کاظمی، محبوبه قسامی، چاپ دوم، انتشارات دانشگاه الزهرا علیها السلام، قم، 1384، صص 86-69